نتایج جستجوی عبارت «سید نعیم زاهدی روستای مشکان مدرسه شهید آیت مدرسه ابوریحان بیرونی دبیرستان شهید دکتر بهشتی مرکز تربیت معلم شیراز شلمچه فاو گلزار شهدای مشکان ۱۳۶۰/۱۰/۱۰ ۱۳۳۹/۱/۱۰ ۱۳۶۷/۳/۴ والفجر ۱۰» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -جهل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقت‌ها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالت‌ها حدیث پیر مغان گفته‌اند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارت‌ها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالت‌ها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالت‌ها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمست‌های آخر شب پرسی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -خدا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سحر با ناله من همصدا گردید می نالید مرغ شب برای خاطر این تیره شبهایم که تنها در کنام خویشتن گهی آرام و گه مستی، پریشان حال می‌بودم ز درد و نا امیدیها که قلب خسته من را درون سینه می افشرد تنها سر بدامان خدا کردم برای دفع غم خود را رها کردم، ندا دادم الا ای قاضی الحاجات الا ای داور جمع پریشان حال کنون بنگر چنین درمانده و تنها به کنج آشیان، آواره بنشستم نگر منزلگه خوبان و کاخ سبز دژخیمان که تا عر شت خدا گسترده گردیده کنون بنگر مرا ای...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -قدس
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
نام عرب که می‌شنوم، سخت می طپد این قلب دردمند نام عرب که می‌شنوم زار می‌زنم در سینه گوشه‌ای به شب تار می‌زنم آخر کجاست آن عرب مرد آخر کجاست آنکه علی(ع) از تبارشان برخاست آنها مگر قیام محمد(ص) ندیده‌اند آنها مگر زگلشن او گل نچیده‌اند آنها مگر ز قدس نظر وا نمی‌کنند آنها چرا قدم بخاک فلسطین نمی‌زنند ای مردم عرب ای مردم دلیر عرب هان بپا، بپا برخیز، کو به مشت تو شمشیر؟ کو آن زره که پشت ندارد کو آن قبله‌ای که ز نامش پشت قبیله‌های دگر می‌لرزید برخیز جان من به...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -می آیم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو ای غمگین خراب آباد تو ای بیزار از دنیای پست ما تو ای فرسوده دل از حرف تو ای نابرده گنج از عشق حلالت باد این مستی قبل از مرگ حلالت باد خون من که می‌نوشی بجام خویش نمی‌دانی که فردا من بسان تیشه خورشید نمی‌دانی که فردا من بسان آتش توفنده و مغرور نمی‌دانی بسان پتک آن مرد گران کاوه با قلبی زغم سرشار با عزمی گران چون سنگ چون کوهی عظیم از آهن تفتیده سرسخت می آیم....
شهدا سال 62 -یادداشت شهید عباس بذرافشان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
ای اجتماعات! هنگامی‌که نفوذ ذلت‌زای بیگانگان و تبلیغات شیطانی آنان بر هستی معنوی و بنیاد دین‌داری شما رخنه می‌افکند، باید جوانان سالم شما که از سیمایشان فروغ ایمان می‌بارد، مردم را به حقایق اسلام و مسئولیت‌های بزرگ توجه دهند و حس غیرت دینی را در آنان زنده نگه‌دارند. ای اجتماعات! هنگامی‌که برای ما به مجلس سوگ می‌نشینید در پیشگاه خدای بزرگ مسئولید، تنها به یاد کردن روز عاشورا اکتفا کنید و شمشیر زدن و شهادتمان را شرح دهید، ما...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس به‌سوی اوست. من به‌عنوان یک فرد مسلمان و به‌حکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر می‌کنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذره‌ای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنون‌که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
شهدا سال 63 -یادداشتهایی از شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
برای مادر: هر چه در کتاب‌های لغت گشتم کلمه‌ای پیدا نکردم که بتواند مقام و عزت تو را آن‌طوری که بایدوشاید در برداشته و بزرگی تو را برساند، بیابم؛ ازاین‌جهت، ترا همان مادر خطاب می‌کنم؛ زیرا این کلمه؛ جایگاه، منزلت و قدر تو را تا عرش خدای تعالی بالا می‌برد و به‌خوبی می‌تواند معرف وجود شخصیت تو باشد. تو آن گوهر یک‌دانه‌ای هستی که خداوند به افراد بشر می‌بخشد و زمان دیگری پس می‌گیرد. آنگاه‌که بخشید زمین و...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان‌، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نی‌ریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باخته‌اند مخصوصا" شهدای فتح‌المبین سروده‌ام، تقدیم می‌دارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد‌. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نی‌ریز این شهیدان شهر ما را...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پشیمان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
پشیمانم از این بیگانگی با تو پریشانم، پریشانم زدست خود برای تو کنون وامانده از هر جا بسویت آمدم تنها قبولم کن گنهگارم این ننگ است برای تو گلویم خسته از فریادهای مستی دیشب دو پایم خسته از رفتن زسوی تو چو مرغ شب در این شبها بسی من ناله کردم تا که جویم راه سوی تو همه مغزم پر از افکار پوچ و هوس آلود همه برداشتم من منتظر بر قصه‌های تو ندای بلبل مستی شنیدن اندرون باغ منم با بلبلان همسان شوم با گفتگوی تو افق با خون...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -بودن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو به هوای بودن، دل مرا شکستی دل غمین ما را، تو سینه دست بستی من که دگر نخواهم، در این جهان بمانم بس است زندگانی، بس است عمر و پستی...